یارو لامپ خونشون میسوزه پماد سوختگی میماله!

نصیحت غضنفر به پسرش: هیچ وقت زن نگیر و به پسرت هم بگو زن نگیره

یک روز یه میخ میره عروسی قر توکمرش گیر میکنه میشه پیچ

یک روز یه گاو نایلون میخوره شیرش بسته بندی میشه

یک روز دوتا هزارپا همدیگه رو بغل میکنن صدای زیپ میدن

کمترین امار طلاق مال حلزونه چون نه مشکل مسکن داره نه ماشین!

یارو داشته بلند پروازی میکرده با تیرکمون میزننش

یه پیرزن خودشو تو اینه نگاه میکنه میگه: اینه هم اینه های قدیم

در ماهیتابه عشقت سوختم بی وفا روغن بریز

به یارو میگن چرا ورشکست شدی؟ میگه: چون بادکنک به شرط چاقو فروختم

مار از پونه بدش میومد جلوی خونش و اسفالت کرد.

به سیاه پوسته میگن شامپو بدنت چیه! میگه مشکین تاژ

سوسکه می خواد خودکشی کنه میره کنار دمپایی میخوابه

یه عروس میره گل بچینه سر از کلانتری در میاره

به یارو میگن فهمیدی زلزله اومده؟ میگه نه من روم اونور بود!